السّلام علیکم؛ سلام و درود بر شما...
(دوستانی که فرصت خوندن کل مطلب رو ندارند قسمت های رنگی و bold رو بخونند)
"سلام" از "سَلِمَ" ضدّ خصومت و به معنای شدت موافقتی است که هیچ گونه خلاف و نزاعی در بین نباشد. سلام به معنای سلامت است و "السلام علیکم" یعنی سلامت از جانب خدا بر شما (مخاطبان) یاد.
سلام نوعی تحیّت و درود است. اصل "تحیّت" به معنای طلب حیات برای مخاطب است، خواه حیات ظاهری باشد یا حیات باطنی، مادی باشد یا معنوی. در قرآن کریم (سوره یونس، آیه ی 10) آمده: "تحیّتهم فیها سلام"؛ تحیت بهشتیان، سلام است و طبق این آیه، تحیت انواعی دارد که سلام، بهترین آنهاست.
سلام از اسمای حسنای خداست "هوالملک القدوس السلام" (سوره حشر، آیه ی 23) و مبدا هرگونه سلام و سلامتی اوست:
اللهم اَنت السلام و منک السلام و لک السلام و اِلیک یعودالسلام
خدایا! سلام تویی و سلامتی از تو نشات میگیرد و از آنِ توست و به سوی تو نیز بازمیگردد (ازمفاتیح الجنان، تعقیبات مشترکه ی نماز)
خداوند مبدا فاعلی تمام آثار سودمند و با برکت است پس مبدا آغازین سلام نیز خداست. خداوند مالک تمام اسماء و افعال و آثار و بالاخره مَلِک همه ی اشیاست و سلام نیز یکی از ممالیک اوست. بنابراین، سلام در اختیار اوست.
در ملاقات با خدا در قیامت، بهترین هدیه و تحیتی که نصیب بندگان صالح می شود همین سلام است؛ "تحیتهم یوم یلقونه سلام": تحیت آنان (بهشتیان) در روزی که خدا را ملاقات می کنند، سلام است (سوره احزاب، آیه ی44). قرآن کریم، بهشت را "دارالسلام" معرفی می کند: "لهم دارالسلام عند ربهم"؛ برای آنان در نزد پروردگارشان دارالسلام مهیاست (سوره انعام آیه ی127). دارالسلام یا به معنای دارالله است یا به معنای خانه ای است که سلامت محض باشد.
خداوند متعال به پیامبرش-که پیوسته تحت تربیت و تادیب او بود-فرمود: با این تحیت، مومنانی را که به مجلس تعلیم و تربیت تو حاضر می شوند، پذیرا باش؛"اذا جائک الذین یومنون بایاتنا فقل سلام علیکم" (سوره انعام، آیه ی 54). بر همین اساس به ما نیز آموختند که هنگام شرفیابی به محضرشان-حتی پس از ارتحال-با جاری کردن همین تحیت بر زبانمان، اراد و اخلاص خود را ابراز کنیم.
امام علی (ع) از پیغمبر اکرم (ص) نقل کرده است: "یموت من مات منا و لیس بمیت"؛ هرکس از ما که می میرد (به ظاهر) میمیرد (ولی در حقیقت) مرده نیست. این حیات و زنده بودن غیر از "زنده یاد"ی است که نام نیک و پیش قدم بودن در کارهای خیر پدید می آید، حتی غیر از حیاتی است که حکما برای روح قایل هستند و می گویند: روح فنا نمیپذیرد، بلکه از سنخ حیاتی است که لسان الغیب با اشاره به آن گفته است:
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمییرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است در جریده ی عالم دوام ما
حیاتی برتر از سایر حیات هاست که اختصاص به اولیای خدا دارد و نمونه ی ان را قرآن کریم برای شهدا اثبات کرده است. پیامبر اکرم (ص) فرمد: هر کس مرا بعد از وفاتم زیارت کند، مثل آن است که در زمان حیاتم به زیارت من آمده باشد و در روز قیامت شاهد و شفیع او خواهم بود.
اولیای الهی نه تنها زنده اند و کسی نزدیک به مزارشان به آنان سلام دهد، می شنوند، بلکه از راه دور هم میتوان به آنان سلام داد.
پینوشت:
1. این مطالب از فصل دوم کتاب "ادبِ فِنای مقربان" از حضرت استاد آیه الله جوادی آملی (حفظه الله) است که بصورت خیلی خلاصه اینجا نوشتم .
2. چند گاهی بیش نمانده که قلبها و چشم هامان میزبان شوند، کوچه هامان حزن آلود غریبی شوند که تشنه ی آب نبود، ماتم زده ی عزیز بانویی شوند که خود نیز مظلوم بود، محزون امامی شوند که تشنه ی لبیک بود. این مطلب بهانه ای بود تا در این گاه مانده به محرم، سلامی دهیم بر او و یارانش، بر مرکب راهوارش که آهسته آهسته میروند به مقتل غریبی که ندای "هل من ناصر..." اش هنوز در فضای جانها مانده.
السلام علیک یا اباعبدالله (ع)
و سلامی میدهیم بر صاحبمان...
السلام علیک یا حجه الله علی خلقه (عج)...
و امیدوار جواب سلاممان.