تابوتِ زندگانیِ خود را به گور کرد

آنجا که خاطراتِ خودش را مرور کرد

میزانِ سختِ سنجشِ این بار، این گناه

تنها نهایتی ز پلیدی عبور کرد

چشمش به آب دیده و آهی بلند شد

خود را ز منجلاب تباهی چو دور کرد

اول وضو گرفت و دو رکعت به نام عشق

در ربنای رکعت دوم ظهور کرد

امیدوار پرتوِ لطفِ خدایی اش

با "توبه ای نصوح"، دلش را صبور کرد

شعر از زینب(خودم)...

 

اینبار را ببخش!

بار دیگری نیست

قول میدهم...

در سجده توبه کردم و پایان گرفت کار

تا گفتم السلام علیکم، شروع شد

شعر از فاضل نظری...


همین عنوان را در کوچه های بغلی بخوانید:

چه صبری دارد خدا(سجادرامشت+یوسف شیروانیان) وقتی دلم تنگ میشود | انتهای بیراهه
فرشتگی کن  مسیر سپید پرسه خیال  |  بوی باران عطر خاک
M@rM@r!i!i|
 یادداشتهای غار| وب نوشت های یک دانشجو  
ترخون  |  آنسوی مغاک بیگذر   |  پنجره


پینوشت: شهادت امام محمدباقر (ع) تسلیت باد.