قبله ی دل
کلمه لا اله الا االله حصنی، فمن دخل حصنی، امن من عذابی... بشرطها وشروطها و انا من شروطها...
شیعه بعد از قبول او اثنی عشری شد و دیگر خبر از شیعه ی هشت امامی و نه امامی و ده امامی... نبود.
بعد از هر نماز رویمان را از قبله ی عالم به قبله ی دلهامان میکنیم... آهسته میخوانیم...
السلام علیک یا سراج الله
یا شمس الشموس
یا انیس النفوس
یا امام الرئوف
این است زیارت... درک فاصله ی ما با آن روح قدسی، تلاش برای کم کردن این فاصله، اظهار ارادت، درخواست برای پالایش جسم، خواهش و تمنا...
گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
وقتی نامشان را با خود زمزمه میکنیم، دیگر احساس غریبی نمیکنیم...
خوشا به حال غریبی که آشنای رضاست (ع)
و سوال میکند: هنوز آهویی که بین دام و نگاهت کدام صیاد است...
پینوشت:
1.دلهای هر شیعه بخصوص ایرانی گره خورده با غریب طوس، وقتی دلامون میشکنه، وقتی مدد میخوایم، وقتی حس میکنیم کسی نیست که فارق از این دنیا بفهممونو مث ما غریب افلاک نباشه، نگاهمون میره سمت آقا... من که اینطوریم، تا گنبد طلاشو نبینم آروم نمیشم. اون بارگاه و من داستان ها داریم با هم.
2.اگر دختر نبودم اسمم میشد رضا!، چون روز میلاد امام رئوفم بدنیا اومدم، اینم از افتخاراتمه
3. امن یجیب مضطر اذا دعا و یکشف السوء... از اماممون بخوایم، عیدی بهمون ظهور مضطر واقعی این عصر رو بهمون بدن.
4. امان از اینترنت، وبلاگ، تلفن، خیال، فکر، رفیق، دوست، خونواده، یه زلزله ی کوچیک به نام محمد، ترافیک، بچه های مدرسه که خیرسرم معلمشونم، خونه، همسایه بالایی که هی چکش میزنه، نون خشکی که هی دم در خونه داد میزنه از همه مهمتر... اینان که باعث میشه کنکور نخونم!!!!!! (عجب!) خلاصه، همه چیز غیر خودما، باور کنید. نه اینکه من نفهمم تا بهمن فرصتی نیستش.