فدای چشم تو گردد، نه چشم من، که خودم

خودم که هیچ، چه قابل!؟ شهید شد چشمم


شرمنده از نبودم... چقد طرفدار داشتم خبر نداشتم :)


قرارمان فصل انگور...

شراب که شدم،

بیا

تو جام بیاور،

من جان!